|
هنر در بین مردان و زنان ایل قشقایی هیچگاه جدا شدنی نیست و جزء لاینفک زندگی آنهاست ، بشکلی که در زندگی روزمره هر ترک قشقایی بچشم میخورد .هنر همیشه با عشق می آید و میتوان قشقایی را عاشق ترین هنرمند دانست.بهانه ای بدست آمد تا خدمت جناب استاد قدمعلی بهرامی(چهارده چریک) رسیده و پس از عرض ادب از منظر ایشان استفاده و تقاضای معرفی خودشون رو داشته باشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
قدمعلی بهرامی هستم از طایفه ی درشوری تیره ی چهارده چریک متولد سال ۱۳۲۹ شهرستان هفتکل هستم.
دوره ابتدایی را در دبستان فروردین آن موقع که الآن نمیدانم به چه اسمی تغییر نام پیدا کرده شروع به تحصیل کردم و دیپلم رشته ی طبیعی سابق که تجربی جدید هست رو در دبیرستان رودکی به پایان رساندم .
در سال ۱۳۴۸ در سپاه دانش مشغول به خدمت سربازی شدم و در سال ۱۳۵۰ پس از پایان خدمت مقدس سربازی در شهرستان سوسنگرد به استخدام آموزش و پرورش درآمدم و در خط مرزی ایران و عراق به مدت سه سال مشغول به تدریس شدم سپس به امیدیه شهرستان آغاجاری منتقل و در شهرک صنعتی میانکو ادامه خدمت دادم.
در سال ۱۳۵۶ وارد دانشگاه جهت ادامه تحصیل شدم که با برخورد به تحولات انقلاب و تعطیلی دانشگاهها مجددا از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۵ موفق به دریافت لیسانس علوم تربیتی با گرایش آموزش دوره ابتدایی و در سال ۱۳۷۸ با سی سال سابقه کاری بازنشست شدم.
در حال حاضر نیز در حسینیه و موسسه خیریه حضرت ابوالفضل العباس ع قشقاییها که به همت قشقاییهای اهواز و بانی مرحوم دکتر هاشمپور تاسیس شده که با عنوان و سمت مدیر داخلی مشغول خدمت هستم.
در ضمینه ی سرودن شعر ترکی ۲۵سال مشغول این هنر هستم و دلیل روی آوردن به سرودن شعر ترکی یکی از بستگان به رحمت خدا رفته بود که عزیزی در وصف ایشون شعری گفتند که از نظر ترکیب ترتیب ،هجاها و قافیه اصلا همخوانی نداشت و پس از تصحیح آن به سرودن شعر علاقمند شدم.
با توجه به حضور در حسینیه قشقاییها شروع به سرودن اشعار احساسی ، نوحه و روضه های ترکی شدم که خوشبختانه استقبال خوبی از سوی مداحان عزیز گردید.
تنها چیزی که متاسفانه موجب عدم اقدام به چاپ کتاب اشعارم شده و بنده را اذیت میکند ، این است که آثار ارزنده ای از اساتید عزیز چون جناب آقایان صفرپور،مردانی،ارسلان میرزایی و سرکارخانم شوکت رضایی نویسنده کتاب آی قولو بچاپ رسیده و متاسفانه با وجود ادعای تعصب و جلوگیری از به فراموشی رفتن زبان و فرهنگ قشقایی از سوی هم ایلیان این آثار گرانقدر از اقبال خوبی بین ترکان قشقایی بهره مند نشدند .
و نویسنده به اون سرمایه ای که در این مسیر هزینه میکند نمیرسد.
در همینجا گله مندم چرا عزیزان قشقایی با توجه به این همه تعصب خاص نسبت به زبان قشقایی ، هیچ اقدامی برای یادگیری نگارش زبان مادری و همچنین خرید کتب نویسندگان و شعرای ایل نمیکنند و این باعث میشود حاصل سرمایه گذاری مادی و معنوی نویسنده بر نگردد و انگیزه در ایشان از بین برود.
گله ی دیگری که دارم از نویسندگان و شعرای عزیز هست که متاسفانه در آثار خود از کلمات فارسی استفاده میکنند و باید عرض کنم که ما خوشبختانه زبان فارسی را همه بلد هستیم اما این زبان ترکیست که باید زنده نگهداشته شود و خواهشمندم در کارها و اثرهاشون از کلمات ترکی استفاده کنند و نگذارند کلمات اصیل ترکی از بین بروند ، خوشبختانه فرهنگ لغت ترکی هم داریم که اثر جاویدانی از جناب آقای مردانی و آقای عزیز دیگری هم هست که در کرج زندگی میکنند و متاسفانه حافظم یاری نمیده و اسمشون رو فراموش کردم .امیدوارم ما دست بدست هم بدهیم و نگذاریم این ادبیات غنی و زیبا و بلاخص زبان قشقایی از بین برود و جا دارد من تقدیر و تشکری هم داشته باشم از جناب آقای مهران جعفری یکی از اعضای هیئت امناء حسینیه و موسسه ی حضرت ابوالفضل العباس ع قشقاییهای اهواز که همیشه مشوق بنده بودند تا در این راه پر پیچ و خم بتوانم با دلگرمی در احیای زبان شیرین قشقایی دلگرم باشم و بتوانم کتابم را به چاپ برسانم .
تاپشوردوم بلیینگیزی بوئیگ تاریا
ان شااله تاری سیزینگ یارودا ، هامی چاغی و واری یرده و هامی گونده.
تاپشوردوم سیزی بوئیگ تاریا
خبرنگار : رضا معصومی
خوزستان – اهواز