• برابر با : Thursday - 21 November - 2024
کل اخبار 1627
5

شهیدی که در خوش‌اخلاقی و مسئولیت‌پذیری زبانزد خاص و عام بود

  • کد خبر : 11462
  • 17 بهمن 1400 - 8:08
شهیدی که در خوش‌اخلاقی و مسئولیت‌پذیری زبانزد خاص و عام بود

شهید عین الله محمدی از جمله شهیدانی است که برای حفظ و امنیت کشور تا پای جان با اشرار جنگید و به فیض شهادت نائل شد‌.

به گزارش خبرگزاری فارس از فیروزآباد، شهید به معنی حاضر بودن می باشد و از آن جایی که اعتقاد بر این است که شهدا زنده هستند، این نام برای آن ها انتخاب شده است؛ شهید یکی از اوصاف خداست و از پیامبر و ملائکه به عنوان شهید یاد شده است، البته منظور گواه بودن و نسبت به دیگران در جایگاه بالاتری قرار گرفتن است.

در احکام فقهی شهید به شخصی گفته می شود که در جهاد با دشمنان خدا و اسلام و به اذن پیامبر و نایب ایشان به جنگ رفته و شهید می شود، هم چنین به فردی که در راه حفظ جان، مال و یا ناموس خود در برابر دشمن مهاجم کشته می شود، نیز شهید گفته می شود.

در قانون اساسی کشورمان ایران به افرادی که در جریان جنگ با دشمن، درگیری با اشرار و قاچاقچیان کشته می شوند شهید گفته می شود؛ عین الله محمدی یکی از این دلاورمردانی است از خطه فیروزآباد فارس که در درگیری با اشرار به فیض شهادت نائل شد.

از کمالات و ایثار و فداکاری هایش زیاد شنیده بودم اما فرصتی پیش نیامده بود تا بتوانم درباره زندگی و خصوصیات منحصر به فرد او بنویسم تا این که بعد از مدتی توانستم با خواهر و همسر او هم کلام شوم و از آن ها درمورد این شهید والامقام چیزهایی بپرسم.

مریم محمدی خواهر شهید در گفت و گو با خبرنگار فارس گفت: شهید عین الله محمدی در بیستم فروردین ماه۱۳۴۷ در خانواده ای عشایر و مذهبی به دنیا آمد؛ ما جزء طائفه بهارلو از ایل سترگ قشقایی هستیم و همین سختی های صحرا او را جوانی چابک و زرنگ بار آورده بود.

محمدی افزود: با این که پدرم مردی عشایرزاده بود و شغل او دامداری بود اما تا جایی که می توانست به دیگران در همه زمینه ها کمک می کرد و تمام زندگی خودش را وقف کارهای خیر کرده بود؛ او خادم الحسین و دوستدار اهل بیت(ع) بود و همین کارهای او سبب شد تا فرزندی این چنین تربیت کند.

عشق و علاقه وافر برادرم به درس خواندن

این خواهر شهید ادامه داد: علاقه خاص او باعث شده بود که از همان دوران اول ابتدایی تمام موانع را برای درس خواندن کنار بزند و فقط و فقط به درس بیندیشد، با اتمام دوران ابتدایی در مدرسه عشایری به روستای سرمیدان در شهرستان فیروزآباد رفت و تحصیلات راهنمایی خود را در مدرسه راهنمایی سرمیدان به اتمام رساند.

 استخدام در کمیته انقلاب اسلامی

محمدی اظهار کرد: بعد از اتمام دوران راهنمایی در سال ۱۳۶۷ برای خدمت سربازی وارد نیروی انتظامی شد و بعد از پایان خدمت سربازی به خاطر مهارتهای بدنی و توانایی های شایسته ای که در این زمینه داشت در کمیته انقلاب اسلامی استخدام و در سال ۱۳۶۹ وارد نیروی انتظامی شد.

فوت پدر و مسئولیت دو برابر

این خواهر شهید در حالی که بغض گلوی او را گرفته و صحبت کردن برای او سخت شده است ادامه می دهد: بعد از فوت پدرم، که بسیار برای ما سخت و غیرقابل تحمل بود، برادرم با صبر و حوصله زیاد به ما دلداری می داد و می گفت که از هیچ چیزی هراس نداشته باشید، من تا جایی که بتوانم سعی می کنم جای خالی پدر را برای شما پر کنم.

مشاهده خبر...
حضور تعاونی فرش قشقایی در دومین نمایشگاه توانمندی های روستاییان و عشایر

وی افزود: در این میان، مسئولیت برادرم دوچندان شد و او علاوه بر سختی های زیادی که در محل کارش متحمل می شد، مسئولیت های خانواده ما را هم به دوش می کشید و سعی می کرد که از همه لحاظ چه از لحاظ عاطفی و چه از لحاظ مالی نیازهای ما را برآورده کند.

مریم محمدی عنوان کرد: رضایت مادر برای او مهم ترین ملاک در زندگی اش بود؛ تا جایی که می توانست هم از نظر مادی و هم از نظر عاطفی به مادر توجه زیادی داشت و همیشه دوست داشت  کارهایی را انجام دهد تا لبخند رضایت بر لبان مادر بنشاند و مادر هم همیشه از او و کارهایش خوشحال و راضی بود؛ البته نه تنها مادر بلکه همه اعضای خانواده به خاطر محبت های زیادی که در حق ما کردند و در تمام لحظات سخت زندگی دل ما را به دست آوردند، بسیار از او راضی بودیم.

ازدواج و تشکیل خانواده

همسر این شهید سرافراز گفت: در سال ۱۳۸۵ ازدواج کردیم و ثمره این ازدواج یک دختر ۱۴ساله است که البته دخترم موقع شهادت پدرشان ۲سال بیشتر نداشتند؛  همسرم مرد بسیار مهربان، شوخ طبع و خوش اخلاق بود و من از داشتن چنین همسری واقعا خدا را شاکر بودم.

وی افزود: شهید عین اله محمدی بسیار مقید به واجبات از جمله: نماز و روزه و بسیار حلال خوار بود  و سعی می کرد هیچ وقت مال حرام وارد زندگی ما نشود و من از این بابت بسیار خوشحال و از او راضی بودم.

خوش اخلاق و مسئولیت پذیر

همسر این شهید بزرگوار ادامه داد: من و همسرم همکار بودیم و همسرم در کارشان بسیار مسئولیت پذیر و وظیفه شناس و جدی بود و هیچ وقت از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمی کرد و تا جایی که می توانست کارهایش را خودش انجام می داد.

همسر و همکار شهید عین اله محمدی اظهار کرد: شهید عین الله محمدی در بخش مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی مشغول به کار بود و با وجود این که محل کارش بسیار پرتنش و سخت بود، اما هیچ گاه خم به ابرو نمی آورد و همیشه با کارمندان و زیردستان مهربان و خوش اخلاق بود به نحوی که اکثر همکاران دوست داشتند در ماموریت ها با او همراه باشند‌.

شهادت در کوه های خیر استهبان در درگیری با اشرار

وی عنوان کرد: بالاخره در سال ۱۳۸۸ در کوه خیر شهرستان استهبان یک باندی از اشرار شناسایی شده بودند و قرار بود با انجام ماموریتی آن ها را دستگیر کنند و از آن جایی که همسر من یک روز قبل از ماموریت افسر نگهبان بود و روز ماموریت باید استراحت می کرد اما شب قبل از ماموریت ساعت یک با او تماس گرفتند که ساعت ۴ونیم باید اداره باشند تا برای ماموریت آماده شوند.

همسر این شهید مسئولیت پذیر ادامه داد: وقتی که برای ماموریت می رفت بسیار خوشحال بود و لباس عید خود را پوشید تا به ماموریت برود، ساعت ۶ونیم با من تماس گرفت که به موقع سرکار حاضر باشم و من ساعت ۷ونیم به اداره رفتم و او به ماموریت رفته بود، با او تماس گرفتم، به آرامی صحبت می کرد و گفت: درحال خوردن صبحانه هستیم.

مشاهده خبر...
هشدار به عشایر فارس!ییلاق را ترک کنید

همسر شهید عین اله محمدی بیان کرد: در اداره اصلا حال خوبی نداشتم، دلشوره عجیبی به سراغم آمده بود و در حال صحبت با یکی از همکاران شروع به گریه کردن کردم و ساعت ۹ با همسرم تماس گرفتم و دیدم که جواب نمی دهد بنابراین از اتاق رئیس تماس گرفتم و امیدوار بودم که با دیدن این شماره حتما جواب خواهد داد ولی باز هم خبری از او نبود‌، حدود ساعت ۱۲ دوباره تماس گرفتم، کسی پشت خط جواب داد خوشحال شدم و گفتم آقای محمدی کجایید؟ چرا جواب نمی دهید؟

وی ادامه داد: یکی از دوستانش که شهید جوادی بود، گوشی را برداشت و گفت آقای محمدی به خاطر این که می خواستند بالا بروند گوشی خود را به من سپردند، باورم نمی شد چون اصلا چنین چیزی امکان نداشت؛ بعدها فهمیدم که همان روز یعنی ۲۵فروردین ۱۳۸۸، در همان لحظات اول درگیری طوری بر روی این شهید عزیز مسلط بودند که یکدفعه بالای سر او می رسند و دوتا گلوله بر روی صورت و پاهای او شلیک می کنند و او به فیض شهادت نائل می شود.

خبر شهادت بعد از یک روز

همسر شهید محمدی گفت: روز ماموریت هر چه با او تماس گرفتم جواب نداد تا این که ساعت ۷با اداره تماس گرفتم و گفتند که ماموریت تمام شده و به خانه برمی گردند اما ساعت ۱۰ونیم شب آقایی به خانه ما آمد و گفت که آقای محمدی پیام داده اند که فردا صبح به خانه می آیم.

وی افزود: ساعت ۴ونیم صبح خواب دیدم که شهید عین الله محمدی دقیقا همان جا که شهید شده بودند، ایستاده اند و با پیراهنی خونین در دستانشان به من می گفتند که زخمی شده ام، با ترس از خواب پریدم و مطمئن شدم که برایشان اتفاقی افتاده است.

این همسر شهید مهربان اظهار کرد: فردا صبح زود برادر شوهرم با من تماس گرفتند که به اداره نروم و من هم مات و مبهوت مانده بودم که چه کار کنم و چون مادر شوهرم هم خانه ما بود و نمی خواستم که او را ناراحت کنم، چیزی نگفتم و از خانه بیرون رفتم اما به محض این که وارد کوچه شدم دو تا از بچه های حفاظت را دیدم و خیلی مضطرب و ناراحت شدم و از آن ها پرسیدم برای همسرم اتفاقی افتاده اما آن ها در ابتدا قضیه به شهادت رسیدن همسرم را انکار کردند ولی بعد فهمیدم که او شهید شده است؛ تا لحظه ای که از نزدیک جنازه او و یکی از دوستانش که او هم در آخرین لحظه درگیری از ناحیه قلب مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و به شهادت رسیده بود، شهید هادی روستا را دیدم، واقعا فهمیدم که شهادت او راست بوده است اما باورش تا یک سال برایم خیلی سخت بود.

وی ادامه داد: به دلیل استقامت و توانایی بدنی بالایی که داشت و هم چنین ضریب هوشی بالای او در همه موارد مربوط به شغلش هیچ وقت باور نمی کردم که کسی بتواند حریف او در مبارزه بشود؛ بسیار چابک، زرنگ و  تیز بین در میدان مبارزه بر دشمنان حریف بود.

انتهای پیام/م

 

لینک کوتاه : https://www.sardarjonoub.ir/?p=11462
  • منبع : خبرگزاری فارس

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.